سرزمین بلوچستان

بلاگ رسمی اهل سنت بلوچستان

سرزمین بلوچستان

بلاگ رسمی اهل سنت بلوچستان

چطور حضرت ابوهریره(رض)ناقل 4000 حدیث است؟

چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۰۳:۲۱ ب.ظ


چطور حضرت ابوهریره(رض)ناقل 4000 حدیث است؟

چرا ابوهریره (رضی الله عنه) که فقط 4 سال نبی اکرم(صلی الله علیه و اله و سلم)را درک کرده بود در صحیح بخاری ناقل 4000 حدیث بود ولی مولانا علی(علیه السلام)

فقط بیست حدیث در صحیح بخاری نقل شده؟یا از سیدنا عمر(رضی الله عنه)هم کم روایت نقل شده؟راستش این شبهه برای خودم هم پیش امده بود که بحمد لله جوابش را

در سایت اسلام تکس پیدا کردم که اینجا نقل میکنم.


اگر روایات تکراری و مشابه را از مجموع احادیثی که از ایشان بما رسیده حذف کنیم تقریبا فقط 2000 حدیث باقی میماند
2–روایاتی که از ابوهریره بما رسیده تقریبا تمامی آنها از کانال های دیگر؛ یعنی توسط بقیه اصحاب رضی الله عنهم نیز به نحوی روایت شده اند. و این خود بهترین شاهد بر صدق سخنان ابوهریره رضی الله عنه است.
3–حضرت ابوهریره نه زن داشت نه بچه و نه کار و نه تجارت و نه زراعت، او شب و روز ملازم رسول الله صلی الله علیه وسلم بود.
و واضح است که کیفیت مهم است نه کمیت، یعنی کیفیت بودن با رسول الله صلی الله علیه وسلم مهمتر است از مدت بودن با ایشان، ابوهریره در حج و درجهاد و در مسجد همیشه همراه رسول الله صلی الله علیه وسلم بود حتی که کارهای خانه اش را نیز انجام میداد.
ابوهریره رضی الله عنه را مقایسه کنید با حضرت خالد رضی الله عنه، او هم تقریبا همزمان با ابوهریره مسلمان شد اما از ایشان احادیث معدودی داریم،زیرا خالد رضی الله عنه مرد ثروتمند و سرشناسی بود و زنان و فرزندان داشت و همیشه ملازم رسول الله صلی الله علیه وسلم نبود، بلکه به ماموریت های مختلف میرفت.
4- فاکتور عمر  را نیز در رابطه با ابوهریره از یاد نبرید،حضرت ابوبکر رضی الله عنه هرچند که بهترین دوست و نزدیکترین یار رسول الله صلی الله علیه وسلم بود، اما بعد از وفات رسول الله صلی الله علیه وسلم ، ابوبکر فقط دوسال و اندی زنده بود و اما ابوهریره بعد از رحلت رسول الله صلی الله علیه وسلم 48 سال دیگر در این جهان زندگانی داشت.
مردمی که اطراف ابوبکر رضی الله عنه بودند، نیز صحابی بودند و خودشان نیز سخنان رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیده بودند.
علاوه بر این، ابوبکر رضی الله عنه در همین مدت کوتاه سرگرم کارهای خلافت بود لذا تعجبی ندارد که با توجه به عامل کوتاهی و درازی عمر، ما از ابوهریره رضی الله عنه احادیث زیادی در دست داشته باشیم.
خصوصا که اطراف ابوهریره مردمان جدیدی پدیدار شدند، که پیامبر را ندیده بودند و بشدت کنجکاو بودند تا درباره ایشان بیشتر بدانند.
5–یکی از بهترین دلایل ما بر صدیق بودن ابوهریره ، احادیثی است که در زمان خودشان تحقق یافت
مثلا حدیث کشته شدن حضرت عمار بدست گروه باغی
و یا اینکه ایشان همیشه به خدا پناه میبرد از سال شصت و حکومت کودکانه، (حتما از رسول الله صلی الله علیه وسلم چیزی شنیده بود)، و مقصود از سال 60 سال و حکومت کودکانه، حکومت یزید بود که تحقق یافت. و دعایش قبول شد و یکسال زودتر از این تاریخ به جهان باقی رفت.
6–اما اینکه امیر المومنین عمر رضی الله عنه، ابوهریره رضی الله عنه را از نقل احادیث منع نمود، درست است اما این ممنوعیت خاص نبود، بلکه فرمان منع، عمومی بود، یعنی عمر رضی الله عنه میخواست اول کتاب خدا تثبیت شود و راضی نبود در این آغاز. طلوع اسلام مردم زیاد حدیث نقل کنند، و میترسید مردمان تازه مسلمان شده در دور دست ها،فرق قرآن و حدیث را نفهمند و آندو مخلوط شوند و این سیاست رسمی ایشان و خلفای صدر اسلام بود بود که اجازه تدوین همگانی احادیث را ندادند تا نقش قرآن برجسته شود.
و این سیاست هشیارانه سبب شد تا قرآن کاملا محفوظ بماند و در کمی یا زیادی آن اختلافی تا امروز بین مسلمانان نیست،
و حضرت عمر رضی الله عنه در همان حال میترسید که مبادا دروغ رواج یابد، خصوصا او از منافقین ناشناس واهمه داشت که مبادا دروغ به رسول الله صلی الله علیه وسلم نسبت دهند.
در همان کتاب سیر اعلام النبلاء که این یک جمله هست روایات دیگری در این باره نیز داریم
(یک)خالد طحان از یحیی بن عبدالله و او از پدرش و پدرش از ابوهریره روایت کرده که ابوهریره گفت:
مردم به عمر رضی الله عنه خبر دادند که ابوهریره رضی الله عنه زیاد روایت نقل میکند کسی را به دنبال من فرستاد به پیش او رفتم.
بمن گفت یادت میاید که یک روز در خانه فلانی در محضر رسول الله صلی الله علیه وسلم بودیم ؟
گفتم بله یادم میاید و میدانم چرا این سوال را میپرسی!!
عمر رضی الله عنه گفت چرا میپرسم ؟ گفتم:
إن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال یومئذ " من کذب علی متعمدا فلیتبوأ مقعده من النار "
آن روز رسول الله فرمود: هر کس به من سخن دروغی را نسبت دهد، پس نشمنگاه خود را در آتش جستجو کند.
عمر گفت: که اینطور !!!
پس برو روایت نقل کن
(دوم) امام احمد میگوید ابوهریره هر گاه میخواست حدیث جدیدی روایت کند آنرا را با همین حدیث ((هر کس بمن دروغ ببندد...........))شروع میکرد
البته روایت اول ضعیف است اما روایت دوم اسنادش صحیح است
پس حضرت عمر رضی الله عنه، ابوهریره رضی الله عنه را دروغگو نمیدانست، اگر عمر رضی الله عنه، ابوهریره رضی الله عنه را بعنوان دروغگو میشناخت هرگز او را در سالهای آخر خلافتش والی بحرین نمیکرد. همین دادن منصب فرمانداری بحرین به ابوهریره رضی الله عنه، بهترین دلیل است که حضرت عمر رضی الله عنه شناخت کافی از ابوهریره بدست آورده و او را از بهترین انسانها دیده است
و همه میدانیم که ایشان در انتخاب والی بسیار سخت گیر بودند و بهترین ها را والی میکردند.

منبع » zinoorain.blogfa.com
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۱۶
محمد نصرتی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی