سرزمین بلوچستان

بلاگ رسمی اهل سنت بلوچستان

سرزمین بلوچستان

بلاگ رسمی اهل سنت بلوچستان

۲۰ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است


ﺳﻠﻔﯽ ﻛﯿﺴﺖ؟

ﺍﻟﺤﻤﺪ ﻟﻠﻪ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ ﻭﺍﻟﻌﺎﻗﺒﺔ ﻟﻠﻤﺘﻘﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﺼﻼﺓ ﻭ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯽ

ﺭﺳﻮﻟﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺃﺻﺤﺎﺑﻪ ﻭ ﺃﻫﻞ ﺑﯿﺘﻪ ﺃﺟﻤﻌﯿﻦ . ﺃﻣﺎ ﺑﻌﺪ:

ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻣﺬﺍﻫﺐ ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ

ﺭﻭﺍﺝ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻣﺬﻫﺐ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﭘﺪﯾﺪ ﺁﻣﺪﻩ ، ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﻠﻔﯽ ﻣﺸﻬﻮﺭ

ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﭘﯿﺮﻭﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺬﻫﺐ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺗﻨﺪﺭﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻛﻪ ﻣﺬﺍﻫﺐ

ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﻭﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺪﻋﺖ ﻣﺘﻬﻢ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺭﺍﻩ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ

ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺳﻨﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ، ﻭ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﺍﺯ ﺍﺋﻤﻪ ﺭﺍ ﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﻧﺎﺟﺎﯾﺰ ﻗﺮﺍﺭ

ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ، ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﻬﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻏﯿﺮ ﻣﻘﻠﺪ ﻧﯿﺰ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ

ﺷﻮﺩ .


۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۱۳
محمد نصرتی
بعضی افراد بر جناب مولانا محمد عمر رحمة الله علیه اعتراض می کنند که در کتاب تعویذات خود ندای غیر الله کرده و این شرک است. جناب مولانا درزمان حیات خود این مسأله را توضیح داده است که مطلقاً نمی توان آن را شرک قرار داد. اکنون جهت اطلاع از این مسأله وجواب آن، این سؤال با جواب از فتاوای منبع العلوم کوه ون نقل شده است و خدمت خوانندگان تقدیم می گردد، تا حکم این مسأله را دریافت کنند ودر دام افراد مغرض ودشمنان علمای ربانی واولیاء خدا گرفتار نگردند.   

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۲۰
محمد نصرتی


نوشته: ابوعمر انصاری


إن الحمد لله نحمده و نستعینه و نستغفره و نعوذ بالله من شرور أنفسنا و من سیئات أعمالنا , من یهده الله فلا مضل له و من یضلل فلا هادی له و أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أشهد أن محمد اً عبده و رسوله , {  یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ  } [ آل عمران/۱۰۲] , { یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیراً وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً  } [ النساء/۱] ,     {  یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَدِیداً  ,  یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَمَن یُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزاً عَظِیماً  }  [ الأحزاب/۷۱-۷۰] أما بعد فإن أصدق الحدیث کتاب الله و أحسن الهدی هدی محمد صلى الله علیه و سلم و شر الأمور محدثاتها و کل محدثة بدعة و کل بدعة ضلالة و کل ضلالة فی النار.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۴۰
محمد نصرتی

گردآوری:‌ ابوخالد محمدی

یکی از آداب مهم شریعت اسلامی نصیحت کردن و اندرز دادن مردم به نیکی است که خود دارای آداب خاصی می باشد. این یک امر طبیعی است که آدمیزاد هر دم دچار خطا و نسیان و فراموشی گردد، گاهی اوقات ممکن است شیطان بر شخصی مسلط شود و او را از خدای خود دور سازد، در این موقع است که نیاز به نصیحت و تذکر دارد! ابزار و وسایل دعوت به اسلام گفتار و کردار و رفتار نیکوی مسلمان است تا بدین وسیله مسلمان برای دیگران الگو باشد. چنان‌چه مسلمان در هر کدام از این موارد کوتاهی کند، بداند که مورد مؤاخذه و محاسبه قرار می‌گیرد. وظیفه و مسؤولیت دعوت بر عهده‌ی همه‌ی مسلمانان مخصوصاً عالمان است. پیامبر – صلی الله علیه وسلم – می‌فرماید: «بلغوا عنی ولو آیةً» (رسالت مرا تبلیغ کنید اگرچه بیان یک آیه باشد) [روایت بخاری، احمد و ترمذی]

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۳۲
محمد نصرتی

تصویر ماندگار


روزی از ایام سرد زمستان ********** در ریزش شدید برف و باران


گذرم افتاد به شهر خوب سراوان ******** بعد از گذر ازپیچ و چند خیابان


گذر از میدان و رسیدن به پمپ بنزین *** گدایی دیدم عجیب و غریب و اندوهگین


 بگفتا کمکی کنید که درمانده ام ******* زنیستی و بی کسی به اینجا آمده ام


گفتمش بشری یا اینکه جن و پری ********* انسانی یا اینکه ملک در بدری


گفتمش حرفه و کارت بهر چیست ******* گفتا گدایی و بس ، نگو که چیست


چرا رنگ و رخسار ازرویت پریده ******* مو وزلف و گیسویت به هم چسبیده


مگر گرمابه و حمامی ندارد شهرداری ****** گفتا اربعین است و ایام سوگواری


گفتمش جوری گدایی می کنی ******* انگار حکمرانی و فرمانروایی می کنی


گفتا رنجورم و نیازمند و بیمار ************ نیازم برآور با مبلغی بسیار


برنامه اعتیاد هم در کنارش ********** گر مردی تو هم بیا در جوارش


گفتمش این طوق لعنت و تعویزات ****** برای چیست تورا چاقو و تسبیحات


گفتا هر یک را گرفتم زملایی ******** عوض نان کرد کاغذی را دولایی


گفتمش این زنار که برکمر بسته ******** انگار تو را شدید کرده خسته


برای چه به گردنت انداخته ای ستاره **** شاید آزموده ای شانست را دوباره


با این عصای موسوی به دست ****** سر وگردن جان کری را باید شکست


انگشتر سلیمانی این چنین به دست **** گمانم ربوده تورا شیطان خودپرست


گفتا ز این همه تست و مصاحبه **** گر دست در جیب خود کنی که جالبه


پول ملا را گر کسی در کتابی دید ******* حقا که آن کتاب را باید بوسید


این که بود در میان گداها نگین ******* نبود مگر باشنده ای حاشیه نشین


سراینده: بهارمست و نصرتزهی


منبع :فاروقبه  »  farooghiye.com

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۱۹
محمد نصرتی

    

    


۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۰۱
محمد نصرتی

(آداب خروج در راه الله جل جلاله )


   درراه الله جل جلاله خارج می شویم و خویش را با این صفات چهار گانه مزین می کنیم :

۱- صبروتحمّل  ،۲- حلم و برد باری  ،۳- تعلیم و تعلّم  ،۴- فکر و تفکّر

أ: شکل و هیئت خروج :

۱- خودمان خارج می شویم درست نیست که دیگری را به خروج در جای خویش مکلّف کنیم .چنان که آن درحج و عمره جایز است ،

۲- با اموال حلال خویش خارج شویم خروج بر نفقه دیگران جایز نیست ،

۳- با وقت حلال خارج شویم خروج بدون اجازه از طرف محل کار جایز نیست ،

۴- خویش را نیازمند و محتاج الله جَلّ جَلَالَهُ  بشمارآورده وبیرون بشویم . تا استقامت نصیب مان شود.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۴۸
محمد نصرتی


اعتکاف؛ آداب و شرایط آن


گردآوری: ابوخالد محمدی

اعتکاف در لغت عبارت است از ماندن و ملازمت و پایبندى بر چیزى، آن چیز خوب باشد یا بد!


خداوند در قرآن کریم می فرماید: {ما هَذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنتُمْ لَهَا عَاکفُونَ} [الأنبیاء: ۵٢] (این مجسمه‏‌هاى بی‌روح چیست که شما همواره آنها را پرستش می‌کنید؟!).


و در جای دیگر می‌‏فرماید: {قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَیهِ عَاکفِینَ حَتَّى یرْجِعَ إِلَینَا مُوسَى} [طه: ٩١ ] (گفتند: ما همچنان گرد آن می‌‏گردیم (و به پرستش گوساله ادامه می‌دهیم) تا موسی به سوی ما بازگردد!).


اعتکاف در اصطلاح شرع عبارت است از ماندن شخص مسلمان در مسجد به نیت عبادت و اطاعت خداوند متعال به شکلى مخصوص.


دلیل اعتکاف از قرآن:

خداوند می‌فرماید: {وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ} [البقره: ١٨٧] (و در حالی که در مساجد به اعتکاف پرداخته‌‏اید، با زنانتان آمیزش نکنید).


دلیل از احادیث:

از ابن عمر – رضی الله عنهما – روایت شده که گفت: «رسول الله – صلی الله علیه وسلم – در دهه آخر رمضان اعتکاف می نمود». [متفقٌ علیه].


در صحیح بخاری و مسلم آمده است عائشه – رضی الله عنها – فرمودند: «رسول الله – صلى الله علیه وسلم – در ۱۰ روز آخر از رمضان در اعتکاف می‌نشستند. خود را با مناجات و ذکر و دعا مشغول می‌ساختند و خود را با مردم مشغول نمی ساختند و در خلوت اعتکاف می گرفتند».

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۵۲
محمد نصرتی

در اولین برخورد خوش اخلاق باش

شیخ محمد عریفی / ترجمه: آسع

تعدادی از جوانان برای درس خواندن به آمریکا سفر کردند …

در اولین روز .. صبح زود به کلاس رفتند. کلاس شلوغ بود وهمه مشغول حرف زدن وآشنا شدن با همدیگر بودند.

مربی وارد کلاس شد … سکوت همه جا را فرا گرفت.  چشم مربی به جوانی افتاد که لبخند می زد
رو به جوان فریاد زد : چرا می خندی ؟
جوان : ببخشید !! من نمی خندم
مربی: چرا … می خندیدی .
سپس ادامه داد :تو آدم بی نظم وغیر جدی هستی بایستی با اولین پرواز برگردی پیش خانواده ات من نمی توان به اشخاصی مثل تو درس بدهم.
آن جوان از این برخورد خیلی ناراحت شده و کمی به دوستانش نگاه کرد نمی توانست بیشتر از این تحمل کند
سپس مربی با چشمانی خشمگین به در اشاره کرد وگفت : بیرون …
آن جوان هم بی چون وچرا بیرون رفت … سپس مربی به جوانان نگاه کرد وگفت : من دکتر ((.فلان.)) هستم واین کتاب اموزشی را به شما می اموزم
ولی قبل از شروع درس میخواهم این برگه های سؤال را پر کنید بدون وارد کردن نامتان ….سپس برگها را بین جوانان پخش کرد
پنج سؤال در آن وجود داشت :
۱- نظرتان در مورد اخلاق مربیتان چیست ؟
۲- نظرتان در مورد روش تدریس چیست ؟
۳- آیا مربیتان نظر دیگران را قبول دارد؟
۴-  نظرتان در مورد تکرار درس توسط مربیتان چیست؟
۵-  از اینکه مربیتان را در خارج از محیط درسی ببینید خوشحال می شوید ؟
جلوی هر سوال چهار گزینه بود ( عالی … خیلی خوب … خوب …بد )
جوانان برگه ها را پر کردند وبه مربی دادند مربی هم بدون انکه نگاهی بیندازد برگه ها را روی میز گذاشت
وشروع کرد به درس داد که ناگهان گفت : نه … چرا دوستتان را از این درس محروم کنیم
به خارج از کلاس رفت لبخند زنان به آن جوان دست داد واو را وارد کلاس کرد
مربی : مثل اینکه من خیلی با تو رفتار بدی داشتم ولی من یک ناراحتی رنج میبرم ونارحتیهای خودم را در تو ریختم … من واقعا متاسفم تو شا گرد خوبی هستی چرا که خانواده ات را ترک کردی واینجا آمدی
ممنونم از همه شما..

برای من افتخاریست که به شماها درس بدهم
مربی مهربان تر از قبل شد ولبخند میزد سپس برگه های جدیدی مثل همان برگه های قبلی بیرون آورد وگفت : الان که دوستتان امده نظرتان چیست دوباره از اول این برگه را پر کنید !!

همه برگه ها را پر کردند وبه مربی دادند ….سپس برگه های اول را بیرون آورد و با برگه های دومی مقایسه کرد
در برگه های اول، بیشتر  جوانان فقط از گزنیه بد استفاده کرده بودند
اما در برگه های دومی همه از گزینه های عالی وخیلی خوب استفاده کرده بودند
این چیزی را که دیدید نتیجه ی  رفتار بد بین مدیر وکارمند … آن رفتاری را که با دوستتان کردم تنها یک نمایش بود که میخواستم برایتان واقعی بنظر آید
ولی بیچاره قربانی رفتار خشن من شد پس ببینید چگونه نظرتان تغییر کرد هنگامی که من رفتارم را عوض کردم
این طبیعت انسان است …..

نتیجه گیری : اولین برخورد ۷۰% از تصویر واقعی توست …. پس با مردم طوری برخورد کن که بدانند این رفتار اول و آخر توست .


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۴۶
محمد نصرتی


قصر شیشه‌ای


دختر دانشجویی در رشته‌ی روانشناسی مشغول تحصیل بود، سه خواهر داشت که یکی از آن‌ها در دوره‌ی دبیرستان تحصیل می‌کرد و دو خواهر دیگر دوران راهنمایی را پشت سر می‌گذاشتند، پدرشان بقالی کوچکی داشت که از عرق جبینش چندرغازی کسب می‌کرد تا هزینه‌ی تحصیل دخترانش را بپردازد.


از میان دخترانش، دختر دانشجویش یک دختر استثنایی بود، بسیار باهوش و زرنگ و نیز خوش مشرب و خوش اخلاق، بگونه‌ای که هم‌کلاسی‌هایش برای دوستی با او با هم رقابت می‌کردند.


خودش داستان زندگی‌اش را چنین تعریف می‌کند:


روزی از روزها که پس از پایان درس از دانشگاه خارج می‌شدم ناگهان جوانی زیبا رو با قامتی رعنا و لباسی برازنده روبرویم سبز شد، چنان به من خیره شده بود که گویا سالهاست مرا می‌شناسد! با بی‌توجهی به راهم ادامه دادم اما رهایم نمی‌کرد و قدم زنان پشت سرم حرکت می‌کرد، با صدایی آرام و کودکانه گفت: به خدا دوستت دارم، عاشقتم، مدتهاست به تو می‌اندیشم، می‌خواهم با تو ازدواج کنم! شیفته‌ی اخلاقت شده‌ام!


۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۲۱
محمد نصرتی